تله های زندگی
تله زندگی الگویی ذهنی است که در کودکی آغاز میشود و در طول زندگی شدت میگیرد. ایجاد این تله میتواند توسط خانواده و یا کودکان دیگر باشد. همهی ما از رهاشدگی، نکوهش، حمایت مفرط، آزار، بیتوجهی و محرومیت آسیب دیدهایم. به این صورت، در نهایت شاهد آن هستیم که تله های زندگی بخشی از وجود ما شدهاند. به این شکل که در بزرگسالی خود موقعیتهایی را به وجود میآوریم که در آنها مورد بدرفتاری قرار میگیریم، نادیده گرفته میشویم و یا کنترل میشویم.
تله رهاشدگی
در این تله، فرد درگیر اطرافیان حمایتگر و آمادهی ارتباط را بیثبات و غیرقابل اعتماد پیدا میکند. در این تله، فرد تصور میکند که افراد دیگر نمیتوانند او را از لحاظ عاطفی مورد حمایت قرار دهند. برای این موضوع نیز میتواند دلایل زیادی را برای خود داشته باشد که از جملهی آنها میتوان به بیثباتی احساسات انسانی در افراد دیگر اشاره کرد. دیگر دلیل برای چنین رویکردی عدم اعتماد به دیگران به دلیل احتمال از دست دادن آنها به دلیل مرگ ناگهانی و یا رهاشدن به خاطر یک فرد بهتر است.
تله بیاعتمادی
افراد درگیر این تله، دائما تصور میکنند که دیگران قصد آزار، سوءاستفاده، تمسخر، خیانت، دروغ گفتن و استفادهی ابزاری از آنها را دارند. این افراد فکر میکنند که این آزارها از طرف دیگران از روی قصد و به ناحق اتفاق میافتد. به این شکل افراد درگیر تله بیاعتمادی دائما تصور میکنند که اطرافیان در حال خیانت به آنها هستند و یا دائما دچار مشکلات مختلف میشوند.
تله محرومیت هیجانی
افراد دچار این تله، انتظار حمیات عاطفی از طرف دیگران را ندارند و دائما احساس تنهایی میکنند.
سه نوع اصلی تله محرومیت هیجانی شامل:
۱- محرومیت تربیتی: احساس عدم دریافت توجه، محبت، صمیمیت و همراهی.
۲- محرومیت همدلی: عدم درک، شنیده شدن، خود افشاگری و تعامل دو طرفهی احساسات با دیگران.
۳- محرومیت حمایتی: نبود نیرو، جهت و راهنمایی از طرف دیگران.
تله نقص/شرم
افراد درگیر این تله احساس نقص، بد بودن، پس زده شدن، بیارزشی و بیاعتباری میکنند. افراد همچنین ممکن است تصور کنند در صورت افشای خود واقعی خویش دچار ترد، انتقاد، ایجاد حساسیت شدید و یا سرزنش میشوند. این افراد دائما در حال مقایسهی خویش با دیگران هستند و در رابطهی خود با دیگران احساس شرم دارند.
تله طرد اجتماعی
افراد دچار این تله احساس میکنند که از تمام دنیا جدا هستند و نسبت به همهی افراد متفاوت هستند و شامل هیچ گروه و جمعیتی نیستند.
تله وابستگی
افراد دچار این تله معتقد هستند که بدون کمک دیگران صلاحیت انجام کارهای روزانهی خود را هم ندارند. این افراد قادر به مراقبت از خودشان نیستند و به سختی با دیگران کنار میآیند.
تله آسیبپذیری
افراد دچار این تله دارای اضطراب شدید از اتفاقی قریبالوقوع هستند که هر لحظه ممکن است اتفاق افتد و نمیتوانند جلوی این احساس را بگیرند. این اتفاقات شامل:
۱- فجایع مربوط به سلامتی همچون حملات قلبی، ایدز و…
۲- فجایع احساسی همچون دیوانه شدن و…
۳- فجایع خارجی همچون سقوط آسانسور، قربانی جرایم شدن، دچار سقوط هواپیما شدن، زمینلرزه و…
خودتحول نیافته/گرفتار
افراد دچار این تله احساس شدید گرفتاری و وابستگی به یک یا چند نفر (مخصوصا والدین) دارند.
معمولا این افراد تصور میکنند که بدون حمایت مداوم این افراد نمیتوانند زنده بمانند و یا حداقل نمیتوانند خوشحال باشند.
تله شکست
افراد دچار این تله معمولا عزت نفس پایینی دارند و خود را در مقایسه با دیگران شکستخورده میدانند. این افراد دائما احساس حماقت، بیعرضگی، بیاستعدادی و نادیده گرفته شدن دارند.
تله استحقاق
افراد گرفتار این تله بر این باور هستند که دارای برتری خاصی نسبت به دیگرد افراد هستند. به این شکل برای خود حق بیشتری قائل هستند و این احساس را دارند که صرف نظر از منطق، هزینه و… میتوانند هرچه میخواهند داشته باشند و تمرکز بسیار زیادی روی برتری خودشان دارند تا بتوانند به قدرت برسند.
تله خود انضباطی ناکافی
این تله نیز همچون دیگر تلهها معمولا ریشه در کودکی دارد. افراد دچار این تله به احتمال زیاد در کودکی ساختار مناسبی در پاسخگویی به نیازهایشان نداشتهاند. به عنوان مثال احتمال دارد والدین افراد دچار این تله به صورت منظم وعدههای غذایی آماده نمیکردند و یا در طول روز ساختار منظم مناسبی نداشتهاند. افراد دچار این تله یاد نگرفتهاند که چگونه کارهای مختلف را اولویتبندی کرده و برنامهریزی کنند.
تله اطاعت
افراد دچار این تله بیش از حد نسبت به دیگران تسلیم هستند و دائما کنترل خود را به دیگران میدهند. این افراد معمولا این اطاعت را به دلیل ترس از خشم دیگران، رها شدگی و… انجام میدهند. دو نوع اصلی تله اطاعت شامل:
۱- اطاعت نیازی: در این نوع، فرد نیازها، ترجیحات و تصمیمات شخصی خود را سرکوب میکند.
۲- اطاعت احساسی: در این نوع، فرد از بیان احساسات به ویژه خشم اجتناب میکند.
افراد دچار این تله معمولا تصور میکنند که احساسان، نظرها و تمایلاتشان نسبت به دیگران چندان با ارزش نیستند. معمولا این تله منجر به ایجاد احساس خشم میشود.
تله ایثار
در این تله افراد تمرکز بسیار زیادی در برآورده ساختن نیازهای دیگران دارند و به این شکل در پایان روز قادر به پاسخگویی به نیازهای شخصی خود نیستند. از مهمترین دلایل این موضوع میتوان به تلاش فرد برای جلوگیری از درد برای دیگران اشاره کرد. دیگر موضوع که افراد دچار این تله را نگران میسازد عدم رفتار به شیوهای است که احساس خودخواهی یا خودمحوری داشته باشند. دیگر دلیل چنین رفتاری تلاش فرد برای حفظ رابطه با دیگران است. نتیجهی چنین رویکردی اغلب به حساسیت بیش از حد نسبت به درد دیگران میانجامد. گاهی اوقات در نتیجهی چنین رفتاری، فرد متوجه میشود که نیازهای خود او برآورده نشده و در نتیجه نسبت به افرادی که از آنها مراقبت کرده است احساس خشم و نارضایتی پیدا میکند.
تله پذیرشجویی/جلب توجه
افراد دچار این تله تلاش بیش از حدی برای به دست آوردن تایید و توجه دیگران دارند. چنین رویکردی به قیمت امنیت شخصی و حس خویشتن بودن تمام میشود. در این تله فرد حس ارزشمندی خود را از واکنش دیگران به دست میآورد و این حس ابدا از درون خود او نشات نمیگیرد. گاهی اوقات نتیجهی چنین رویکردی تاکید بیش از حد روی جایگاه فرد، ظاهر، پذیرش اجتماعی، پول و دستاوردها است. اغلب چنین رفتاری باعث تصمیماتی در زندگی میشود که دارای ارزش خاصی نیستند و یا باعث رضایتمندی فرد نمیشوند.
تله منفیگرایی/بدبینی
افراد دچار این تله به صورت مداوم بر جنبههای منفی زندگی همچون مرگ، درد، خیانت، احساس گناه، بیماری و… تمرکز دارند و جنبههای مثبت را نادیده میگیرند. در این تله افراد معمولا دچار انتظارات بیش از حد بزرگی از خود در حوزههای کاری، مالی و ارتباطی میشوند. در نتیجهی چنین رویکردی فرد حس میکند که زندگیاش در حال از هم پاشیدن است. این افراد معمولا ترس غیر طبیعی از اشتباههایی دارند که باعث مشکلات مالی، از دست دادن، سرافکندگی و یا شرایط بد میشوند. به این دلیل که نتایج احتمالی منفی تا حد اغراقآمیزی در نظر این افراد بزرگ هستند، این افراد اغلب دچار نگرانی دائمی، بیخوابی، شکایت کردن و یا عدم اطمینان میشوند.
تله بازداری هیجانی
در این تله افراد بیش از حد مانع اعمال، احساسات و یا ارتباطات خود میشوند. دلیل چنین رفتاری معمولا تلاش برای جلوگیری از مخالفت دیگران، احساس شرم و یا از دست دادن کنترل روی انگیزههای شخصی است. مهمترین حوزههای این تله شامل:
۱- مهار خشم
۲- مهار برانگیختگیهای مثبت همچون شادی، هیجان جنسی، بازی و…
۳- مشکل در نشان دادن آسیبپذیری و برقراری ارتباط آزادانه و بیان احساسات و نیازها
۴- تاکید بیش از حد روی عقلانیت و عدم توجه به احساسات
تله معیارهای سرسختانه/عیبجویی افراطی
افراد دچار این تله معتقد هستند که برای هرکاری باید بالاترین استانداردها را رعایت کرد. این رفتار معمولا برای جلوگیری از انتقاد دیگران صورت میپذیرد. نتیجهی چنین رویکردی فشار بیش از حد روی خود و دیگران است. این افراد اختلال قابل توجهی در لذت بردن، آرامش، سلامتی، عزت نفس، احساس موفقیت و… دارند.
تله تنبیه
این افراد نمیتوانند اشتباهات خود و دیگران را ببخشند و عقیده دارند مردم برای اشتباهاتشان باید به سختی مجازات شوند و تمایلی به تسکین دادن و پذیرفتن نقص انسانها ندارند.
دیدگاهتان را بنویسید